سیاسی، اجتماعی،دانشجویی

تلاشی برای آزادی و برابری

سیاسی، اجتماعی،دانشجویی

تلاشی برای آزادی و برابری

نه دموکراسی آمریکایی و نه بنیادگرایی دینی

واقعیت آن است که وضعیت اجتماعی _اقتصادی به علاوه تبلیغ سراسر پوچ بهشت موعود در ایران، آن هم از نوع آمریکایی و یا اسلامی آن ، در طول چند سال گذشته طوری بوده که بنگاه های دروغ پرداز و ذی نفع ، با استفاده از انواع سرکوبها از قانون گرفته تا قلم و چاقو و القائات غیر واقعی داخلی و خارجی ، به اجبار، توده مردم را در صف بی اطلاعی از جنبشی فرا ملی قرار داده اند که هیچ شناختی جز آنچه که نمایندگان اسلام سیاسی در ایران و یا مترسک های لیبرالیسم نو به عنوان(تفکر سیاسی نظام سرمایه داری) القاء می کنند، به دست نیاورده اند . مخصوصا در دو دهه گذشته هر تلاشی برای تابیدن پرتو حقیقت بر محققین و فعالین اجتماعی با قوانین علم ستیز و زندان و شکنجه و گلوله پاسخ داده شده است .

اما امروز پس از پشت سر گذاردن یک پروسه طولانی مدت از مصائب، رنجها و ضعفها و در سایه پافشاری طرفداران آزادی و برابری، شکی نیست که بار دیگر رادیکالیسم چپ دانشگاهی و بخشی آگاه از جنبش کارگری، اراجیفی را که لیبرالیسم مرتجع و فاقد شعور در ایران، درباره حرکتهای توده ای و تغییر از پایین در ذهن هزاران تن از دانشجویان و کارگران و... رسوخ داده بود، بیش از پیش بر طرف ساخته است. بی تردید زندگی واقعی و تسری بدبختیها و هرج و مرج روز مره حتی به جامعه دانشگاهی ثابت کرده که جریان چپ رادیکال در طرد موضع گیری های اصلاح طلبانه و لیبرال مسلک حق داشته اند. اصلاح طلبانی که در آرزوی پیوستن به چارچوب تعریف شده مناسبات جهانی سرمایه داری، و به دنبال آن رعایت قواعد بازی در مقیاس بین المللی، جذب سرمایه گذاری خارجی و فراهم کردن امنیت! برای سرمایه گذاران و در کل کنار گذاشتن مردم و زد و بند در بالاترین سطوح قدرت داخلی و خارجی را الگوی عمل خود قرار داده بود، به همراه طرف دیگر صاحبان دولتی سرمایه و اسلام سیاسی که در تلاش برای تحمیل بربروار خود به سرمایه داری جهانی دست و پا می زنند، امروز خود را در میدان مبارزه ای یافته اند که نیروهای مترقی و دموکراتیک، آزادیخواهان و برابری طلبان نام این میدان را ، پیکار بین صاحبان سرمایه و توده مردم ، جنگ بین پول و انسان ، جنگ بین استثمار کنندگان و استثمار شوندگان ، جنگ بین سرمایه داری و دموکراسی می دانند

در ادامه باید گفت: اگر مدتی است در اثر زیادی خواهی کسانی که بعد از هر جا به جایی قدرت به نان و نوایی می رسند و به علت سهیم بودن در قدرت، منابع ثروت را نیز به چنگ می آورند و قانون جنگل را حاکم می سازند، لیکن جبهه تلاش برای آزادی و برابری هم هنوز از نفس نیافتده و از بین مردم رخت بر نبسته است . علی رغم افسانه پردازی بی پایه ای که به نحوی بسیار ماهرانه از رسانه های داخلی و حتی جراید به قول معروف اپوزسیون پاسیو و بی خطر ایران درباره توزیع ناعادلانه ثروت متساعد می شود، مردم فقیر و محروم پس از مدتها درس گرفتن از زندگی روزمره خویش به این آگاهی رسیده اند که هرگز از راه فروش روزنامه و گل و اسباب بازی بر سر هر چهار راه، با روی آوردن به کار قاچاق در شهر های مرزی کردستان، با پشت فرمان نشستن و مسافر کشی کردن، با فروختن نیروی کار یدی و ساعتهای متمادی کار طاقت فرسا کردن، با کمتر خوردن و با کمتر خوابیدن، با داشتن این فکر موهوم که خدا خواسته یا نخواسته در ابتدای زندگی، در جلد یک میلیونر در انتهای زندگی، در نخواهند آمد. از طرفی این مردم زحمتکش و شرافتمند اساسا رویای دنیایی رابه این صورت هم مجسم نمی کنند. برای آنها رویای کشوری آزاد و برابر، نه تنها کسب پول به گفته آن پیر دانشمند: * تنها چیزی که همه ارزشها را به ضد خود تبدیل می کند* نیست، بلکه چیزی بیشتر و والاتر از آن است. برای آنها این خواسته انسانی با تعمیم دموکراسی تحقق می یابد و دموکراسی را نمی توان در سینی ای پر از آرامش از دست دیکتاتورها و صاحبان سرمایه باز پس گرفت. طبیعی است که باید آن را در پیکاری بی امان به دست آورد و همانطور که در نوشته های قبلی هم آورده ام حل و فصل تضادی که میان نفع فردی سرمایه داران و مصالح کلی جامعه وجود دارد از راه اقدامات فردی و یا اصلاح وضع موجود امکان پذیر نیست. غلبه بر آن تنها از راه به هم ریختن ساخت اجتماعی _ اقتصادی میسر است

و در انتها روشن است که جواب ما برای پشت هم اندازان سیاسی و منتقدینی که تذکر می دهند تصور یک جامعه دموکراتیک ، یک جامعه انسانی ( جامعه ای که اقتصاد آن دنباله روی سود و بازار نباشد ) جز در خیال نمی گنجد این است که شما خیالبافید ، شما و همه سردمداران این نظام به همراه مزدوران وابسته به این نظام جهانی خیال پردازید ، چون می پندارید نظامی را که خواهان حفظش هستید تا ابد با دغلبازی و خنده و عوامفریبی و معرفی کردن آلترناتیو های سرمایه داری از شکل های سلطنتی و مذهبی گرفته تا آنچه را که سوسیال دموکراسی و اصلاحات می نامید ، پا بر جا خواهد ماند

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد